۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

روح جمعي و شبکه فکر و جزء و کل

لطفا قبل از خواندن اين پست، پست قبلي را بخوانيد.
دوران دانشجويي هر زمان به آدمي برمي‌خوردم که مسير تاريخ رو تغيير داده بود از خودم مي‌پرسيدم چطور اين آدم به چنين دستاوردي رسيده. پشتکار و نبوغ البته دلايل مهميه اما از نظر من اين دلايل صرفا شرايط لازم بودند و نه شرط کافي. دو کتاب در پيدا کردن جوابي براي اين سوال به من کمک زيادي کرد. تاريخ انديشه اجتماعي نوشته بارنز و بکر و شناخت عمومي علم نوشته ياکوب برونوفسکي. چيزي که من از اين دو کتاب دستگيرم شد اين بود که دستاوردهاي مهم بشري اگرچه اغلب به نام يک نفر ثبت و شناخته مي‌شه اما اون دستاورد در حقيقت حاصل روح جمعي زمانه خودشه. اما اين روح جمعي دقيقا چيه و چطور به وجود مياد.
اين چند وقتي که بطور منظم نوشته وبلاگ‌هاي مورد علاقه‌م رو مي‌خونم متوجه شدم نوشته‌هاي وبلاگ ‌ها اگرچه ظاهرا ارتباطي با هم ندارند و هر کدوم برون‌داد انديشه‌هاي آدمي در شرايط خاص هستند اما در بازه‌هاي زماني مشخص نوشته‌ها نوعي نقطه اشتراک دارند. مثلا پست چطور يک دنياي شخصي بسازيم توکاي مقدس و پست بوي جنگ شکاک و مهاجرت دوستان بارباماما و تلاش منجوق در داستان‌ دنباله‌دار بيژن يک نکته داشت. دنياي امروز دنياي نامطلوبيه. نويسنده‌هاي اين وبلاگ‌ها همديگر رو نمي‌شناسند. نقاط مختلفي از دنيا زندگي مي‌کنند. تخصص‌هاي متفاوت دارند و هدف‌هاي متفاوتي رو در زندگي دنبال مي‌کنند. چطور چنين تصادفي امکان‌پذيره. من قضيه رو اينطور مي‌بينم که هر کدوم از ما يک حاشيه انديشه داريم که برآيندي از تخصص ما و تجربه شخصي ما از زندگيه. اين حاشيه انديشه گريزناپذيره چون ما دائم در حال کنش با اجتماعيم. تخصص ما و گذشته ما و خصوصيات فردي ما روي اين کنش تاثير مي‌گذاره و عواطف و انديشه رو به شکلي خاص درمياره. در حقيقت اين حاشيه انديشه همون چيزيه که نگرش فردي انسان رو به زندگيش مي سازه. اما همه ما با وجود همه اختلافاتي که با هم داريم حاشيه انديشه مشابهي توليد مي‌کنيم. شايد اين مسئله به دليل شباهت زندگي آدم‌ها در دنياي امروزه شايد هم به دليل طبيعت انسان و تشابه خواسته هاي آدم‌هاست. من جواب اين سوال رو نمي‌دونم. اما اين حاشيه انديشه مشترک بين آدم‌ها در هر دوره شکل مي‌گيره. يه دوره به شکل ميل به جنگ طلبي درمياد. يه دوره به شکل احقاق حقوق کارگران يا زنان يا ميل به حفظ محيط زيست. من به اين حاشيه انديشه مشترک بين آدم‌ها که مرز جغرافيايي گسترده مي‌تونه داشته باشه يا محدود به سرزميني يا فرهنگي خاص بشه روح جمعي مي‌گم.

اين پست در تاريخ 200/08/25 نوشته شده است.

هیچ نظری موجود نیست: